۱۳۹۰ بهمن ۲۳, یکشنبه

نگاه جنسی، چراها و راهکار

 
نوشتاری متفاوت درباره نگاه های جنسی
قبل از هر چیز می خواهیم ازتعصب و جانب داری دوری کنیم و بطور ریشه ای با این موضوع برخورد داشته باشیم و با زبانی ساده به حل این موضوع بپردازیم.
در این نوشتار، زنان و مردان را نقد خواهیم کرد و برای برون رفت راهکارهایی را ارایه می دهیم. بررسی ما در محیط ایران خواهد بود و تاکید بیشتری در جامعه ایران خواهیم داشت.
در خیابان و کوچه و بازار به طور کلی می بینیم که مرد ها به زنان با دید جنسی نگاه می کنند و اولین چیزی که از زنان در مغز آنها نقش می بندد، جنسیت و سکس و ضعف است، و همچنین توهین ها و فحش ها و متلک های جنسی، سبب شده که زنان تا حد زیادی، دلخور باشند و در معرض خشونت های کلامی و نگاهی قرار بگیرند.
ریشه این معضل را می توان در چندین چیز دانست که مقصرانش کسانی نیستند جز: نیاز، زنان، مردان، فرهنگ جامعه

نیاز: مثلی هست که می گوید: آدم گرسنه در خواب، نان سنگک می بیند! این دقیقن چیزیست که به نیاز مربوط است، یعنی کسی که نیازمند چیزیست، در همه جا به دنبال برطرف سازی نیاز خود است و راه چاره ای نیست تا این نیاز برآورده شود.
شما از یک انسان گرسنه و تشنه نباید انتظار داشته باشید که در جستجوی آب و غذا نباشد، اینچنین فردی به تنها چیزی که در درجه اول فکر می کند، همان سیر شدن و رسیدن به نیازهاست.
در یک جامعه ای که نیازهای ابتدایی جنسی که همان سکس سالم است، سرکوب شده است و با آموزش های نادرست حکومتی و  دینی و به پیرو آن (خانواده ها) ، زن و مرد را از هم جدا کرده اند و آنان موجوداتی ضد هم معرفی شده اند، یک نیاز و گرسنگی عجیبی بوجود آمده است که در نهایت به نگاه جنسی و توهین کشیده شده است.
یک انسان گرسنه، مانند فرد طبیعی به سمت غذا نمی رود، بلکه وحشیانه و با ولع خاص به سمت غذا در هر کجا که باشد حمله می کند و هر روشی که بتواند فقط کوشش می کند تا خود را سیر کند. در حقیقت مغز چنین شخصی، شکم اوست، این شکم اوست که تصمیم می گیرد چه کاری انجام دهد و آن تصمیم چیزی نیست جز (نیاز)

مردان: در جامعه ایران، مردان نسبت به زنان آزادی بیشتری دارند، ولی این آزادی چون یک طرفه است، دسترسی آنان به زنان را تا حد خیلی زیادی کم کرده است و برای برآورده شدن نیازهای عاطفی و جنسی و سکس،  تنها راه ازدواج است و خوب می دانیم که بیشتر جوانان ایرانی تا سنین بالا، مجرد هستند و شرایط سخت اقتصادی سبب شده تا حتی از ازدواج هم بگذرند و آنرا نادیده بگیرند. خب حالا با مردی روبرو هستیم که آزادی دارد ولی مجرد است، در جوانی خودارضایی دارد و تا حدی مزه آمیزش جنسی را درک می کند و شهوت او در حال شعله کشیدن است، از طرفی به روابط آزاد با زنان دسترسی ندارد، نتیجه چه می شود؟
هر زنی را که می بیند، بدون اینکه بخواهد، نگاه او جنسیتی می شود و فقط به این فکر است که با او سکس داشته باشد، و اگر جواب منفی بگیرد، شروع به متلک گویی و فحاشی می کند، شاید هم تجاوز کند، و اینگونه است که این مرد تبدیل به یک بیمار جنسی می شود که مغز او فقط در آلت تناسلی اش است.

زنان:
زنان هم مقرصان دیگر این معضل هستند که خواسته یا ناخواسته، این مشکل را بیشتر می کنند و هیچ نیروی نظامی و قانونی هم نمی تواند از آن جلوگیری کند.
زنان به دلیل فرهنگ غلط، تا زمان ازدواج باکره می مانند و به همین دلیل، لذت سکس را نمی چشند و شاید به مرور زمان، سردی جنسی هم پیدا کنند، اما از آنطرف دیدیم که مردان به دلیل آزادی یک طرفه ای که داشتند، دست کم با خود ارضایی، تا حدی نیازهای خود را برطرف می کنند و شهوت جنسیشان فروکش نمی کند.
زنانی که خود را عضو یک جامعه می دانند و درخواست آزادی و برابری هستند، باید در روابط اجتماعی حضور داشته باشند و از جنسیت خو شرمی نداشته باشند، همچنانکه مردان ندارند. زنی که حجاب دارد و بعد از 18 سالگی باکره می ماند و علاقه ای هم به داشتن دوست پسر ندارد و سکسی هم انجام نمی دهد، دارد می گوید که من یک تافته جدا بافته هستم، زنی که فقط در مجالس زنانه می رود و هزار قلم آرایش می کند، ولی از حضور در مجالس مختلط، سر باز می زند، این زن بیمار است، چه معنی دارد که زنی فقط برای زنان خود را بیارآید؟ مگر گرایش همجنسی دارد؟ مگر نه اینست که زن و مرد باید جامعه را به تعادل برسانند و در آن به طور مساوی سهیم باشند؟
البته ناگفته نماند که به هیچ وجه از فحاشی و توهین مردان و حتی زنان، دفاع نمی کنیم، اما باید دانست که ریشه اینها همانهاست که گفتیم.

راهکار برای زنان چیست:
راهکار اینست که جنسیت خود را شرم آور ندانید، همیشه نگذارید مرد ها به شما پیشنهاد دوستی و یا سکس بدهند، شما هم پیشقدم شوید تا بدانند که از جنسیت خود شرمی ندارید.
هر چه بیشتر پوشیده شوید، ضعیف تر می شوید، باید آشکار بود تا جایی که می شود و می توانید، حجاب را کناری بزنید اگر خود را انسان می دانید، اگر کسی به شما توهین جنسی کرد یا اصلا اهمیت ندهید و یا شما هم واژن خود را حواله کنید، ممکن است بگویید که مردان از این موضوع خوشحال می شوند، پاسخ اینست که خب بشوند، شما هم خوشحال بشوید، دیگر چه می توان جز این گفت، هنگامی که مردی برای فحاشی، آلت خود را حواله واژن شما می کند این نشانه شرم شما از واژنتان است، پس برای مقابله به مثل شما هم می توانید همینکار را انجام دهید. خواهید که آن مرد شگفت زده می شود و در او تاثیر گذار است.

بهترین را برخورد با هر چیزی اینست که (مستقیم) باشد، باید مستقیم با هر چیزی روبرو شد، با پاک کردن صورت مساله کاری انجام نمی شود، وقتی می گویید: زن مساوی است با مرد، یعنی شما هم باید تاثیر گذار باشید، شما هم باید آغازگر و فرهنگ ساز باشید، نباید منتظر مردان باشید که جامعه را تغییر دهند و یا برای نجات شما بشتابند، گرچه خیلی از مردان هم برای رهایی زنان کوشش می کنند.
در مباحث جنسی، رک و مستقیم حرف بزنید، باید این بیچارگی جنسی را شکست، با پنهان کاری و حاشیه روی هیچ مشکلی حل نمی شود.
همانطور که در نوشتارهای پیشین آورده ایم، سکس اصلا چیز بدی نیست و کسی که بطور طبیعی از سکس رویگردان باشد، این فرد حتما بیمار است و باید درمان شود. زنان از سردی روابط و سردی جنسی باید بیرون بیایند و برای رسیدن به آزادی تلاش کنند، آزادی نزدیک است، در یک قدمی ماست، سال سال بیداری زن است و به همین روش می توان به آزادی رسید.

(باکرگی ممنوع)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر