۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

عصر همیشگی بدن


عصر همیشگی بدن

از انسان های نخستین تا کنون، بدن و رونمایی آن نقش مهمی در جوامع داشته است.
آیا این موضوع تاریخ انقضا دارد؟ یا همچنان براه خود ادامه می دهد؟
آیا اگر بدن و نمایانگری آنرا از تاریخ بشر بگیریم، چه چیزی خواهد ماند؟
اگر زنان برهنه را از نقاشی ها و هنر بگیریم، چه شاهکاری وجود خواهد داشت؟
آیا بدن های همیشه پوشیده همان اشباح نیستند؟
چه طور است سر و صورت را هم بپوشانیم تا یک نینجای تمام عیار شویم!؟

به این واژگان و ارتباط آنها فکر کنید:

بدن، برهنه، زیبایی، تندیس، هارمونی، تناسب، جذبه، نیاز، لمس، شهوت، لذت، آغوش، سکس، قدرت، ورزش، نماد، حس، تشخیص، کمر، رقص، ران، سینه، واژن، آلت، دست، ناف، شنا، حمام، دوش، خواب، بوسه، رویا، دوست، تحصیل، تندرستی، تفریح، گفتگو، نبض، بیماری، انتخاب، توصیف، شعر، ضربان قلب، اسکلت، عکس، سینما...

بدن ما تمام هستی ماست، بدن در همه جا مورد توجه است، در نخستین برخوردها، توجه به بدن از ویژگی خاصی برخوردار است، بدن نمایانگر ماست، حتا مغز ما هم جزیی از این بدن است، عقل سالم در بدن سالم، زنان و مردان همیشه به بدن همدیگر توجه دارند و واکاوی می کنند، هنگامی که بدن فردی را برهنه می بینیم، می توانیم درباره خیلی چیزها نظر بدهیم، برهنگی بدن سبب می شود تا افراد مجبور به ورزش کردن بشوند تا تناسب اندام داشته باشند، چون در زیر چادر و یا ردا، شکم های بزرگ و نامتناسبی بدن پوشیده هستند و این همچنان با بی توجهی ادامه پیدا می کند.

چشم ها، تشنگان سیری ناپذیر بدن ها هستند، آنها بدن ها را بو می کشند و لذت می برند، این تشنگی باید همواره سیراب شود، بدن های برهنه حرف های زیادی برای گفتن دارند.
چرا یک انسان برهنه بیشتر شبیه انسان است؟
چرا با دیدن یک بدن برهنه بیشتر احساس آرامش و صداقت می کنیم؟
چرا مینی ژوپ اینقدر زیباست و دل ها را می برد؟
چرا اندام های برهنه یک مرد ورزشکار اینقدر جذابیت دارد؟
چرا سینه ها اینقدر مهیج هستند؟
چرا زیبایی و بدن های برهنه در ذهن ما اینقدر تاثیر دارند؟
آیا  در سیستم زندگی ، این برهنگی هم معنایی برای زندگی و بودن نیست؟
چرا با دیدن بدن های برهنه بهتر احساس زنده بودن می کنیم؟
زنانی که دارای چهره زیبایی نیستند، فقط کافیست تا برهنه شوند تا بتوانید زیبایی کامل آنها را ببینید و انگشت به دهان بمانید!
مردان ورزیده ای که دارای چهره زیبا نیستند، فقط کافیست برهنه شوند تا بتوانید زیبایی کامل و کلی را ببینید و نظر شما عوض شود!
زنان و مردان اگر قبل از دوستی و یا ازدواج، یکبار یا چند بار بدن برهنه همدیگر را ببینند، و سکس هم داشته باشند، در آینده دچار مشکلات و اختلاف ها نمی شوند، از کمبود های جنسی شکایت نمی کنند، از ناقص بودن اندام ها شکایت نمی کنند، از اینکه از بدن یکدیگر بی اطلاع بوده اند، شکایت نمی کنند.
اینها همه در برهنگی نهفته است، انسانی که برهنگیش را دیگران نبینند، یک انسان نقابدار است و خیلی چیزها را پوشانده و خیلی چیزها را هم از دست داده است، این پوشیدگی خواه ناخواه نوعی دروغگویی هم به شمار می شود. انسان راستین، برهنگیش را هم نمایش می دهد.

برهنگی فلسفه بزرگیست

انسان موجودی است که عمده ترین و پایه ای ترین نیازها از جسم وتن او آغاز می شود. این تن حقوق و نیازهایی دارد که باید برآورده شوند. تن ما همه چیز ماست.

در یونان قدیم، پیروان (اومانیسم) همیشه انسان را در برابر خدایان خیالی قرار می دادند و توجه ویژه به انسان و تن انسان داشتند. همواره در آثار مجسمه سازی و نقاشی و هنر ها، این تن انسان بود که خودنمایی می کرد، با هارمونی و فیگوری که توجه همگان را به خود جلب میکند.
آیا یک انسان بدون تن را می توانید تصور کنید؟ پاسخ : خیر است.
در اولین برخود با هر انسان، نخستین چیزی که به آن توجه می کنید، چیست؟ پاسخ: تن است.
اینکه در ادیان و کشورهای محدود، برای زنان و حتی مردان، حجاب و محدویت هایی برای نمایاندن تن آنها، وجود دارد، دقیقا یک بیماری ذهنی و دشمنی آشکار با انسان است.
چگونه می توان تصور کرد که یک انسان، این دانا، این برتر..... این حق را نداشته باشد که تن و اعضا خود را عریان کند؟
چگونه می توان انسانی را آزاد دانست بدون اینکه حقوق تن او نادیده گرفته شود؟
این اجبار پوشیدگی که ادیان و اسلام گرایان، ایجاد کرده اند هدفش چیزی جز دیکتاتوری دینی و بردگی نیست. در ایران خودمان ببینید که چه مقدار سرکوب های جنسی بالاست و افراد مجبور می شوند که بصورت پنهانی نیازهای جسمی خود را به بدترین شکل، برآورده کنند.
انسان یک موجود بسته بندی شده نیست، انسان انسان است و آزاد، انسان از لحظه تولد عریان زاده می شود و هنگام مرگ هم عریان می میرد. عریانی نمادی از راستی است، نمادی از صاف بودن، نمادی ازراستی، می گویند حقیقت هم عریان و برهنه است و ما هنگامی که می خواهیم چیزی را واشکافی کنیم، آن چیز را برهنه می کنیم. هنگامی که کف دست خود را به نشانه راستی و صداقت به کسی نشان می دهیم، بازهم برهنگی خود را نمایان می کنیم.
برهنگی براستی فلسفه بزرگیست
.

(باکرگی ممنوع)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر