1- هدف زن و مرد، رسیدن به سکس است چون نیازهای جنسی بسیار قوی هستند و جامعه، سکس را با ازدواج پیوند داده است. کسانی که با انگیزه رسیدن به سکس ازدواج می کنند در سلامت عقلانی و روانی قرار ندارند و به عبارتی کور و کر شده اند که تن به این قوانین سخت و غیر منطقی ازدواج می دهند.
2 - افراد به سبب تقلید و فشار از طرف خانواده های خود و یا تحریک اطرافیان، اقدام به ازدواج می کنند.
3 - افراد با انگیزه دور شدن و به عبارتی فرار از خانواده و یا اطرافیان خود تن به ازدواج می دهند در حالی که از چاله به چاه می افتند.
4 - افراد، خیالات و آرزوهایی دارند که فکر می کنند با ازدواج به آنها می رسند و این در حالیست که بیشتر مردم در جامعه ایران، رفاه و ثروت کافی ندارند و زیر خط فقر هستند و با ازدواج همه چیز بدتر هم می شود. بعد از ازدواج توقعات بالا می رود و یا دارای فرزند می شوند، نبود امنیت شغلی، افسردگی شاید موجب اعتیاد هم بشود.
5 - یکی دیگر از مصیبت های بعد از ازدواج، مشکلات جنسی و نارسایی یکی از طرفین است. زن و مردی که می خواهند با همدیگر ازدواج کنند، قبل از ازدواج با همدیگر سکس نداشته اند و شناختی از توانایی های جنسی همدیگر ندارند و همینطور چشم و گوش بسته تن به ازدواج داده اند و بعد از ازدواج تازه می فهمند که همسرشان ضعف جنسی دارد و نمی تواند آنها را ارضا کند و از اینجاست که مشکلات و اختلافات بوجود می آید.
6 - ازدواج سنتی یعنی مالکیت بر وجود دیگری، یعنی زن و مرد مالک همدیگر می شوند و این بدترین چیزیست که برای یک انسان ممکن است وجود داشته باشد. بعد از ازدواج، خواه ناخواه همدیگر را کنترل و جاسوسی می کنند، تعصبات ممکن است پررنگ تر شود و حسادت ها شعله ور شوند. دیگر از آزادی حقیقی، خبری نیست و این دو زندانبان همدیگر شده اند.
7 - قوانین سخت و آزار دهنده، زن ستیزی
پایه یک ازدواج سنتی و دینی چیزی جز نادانی و سادگی نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر